|
پنج شنبه 89 تیر 31 :: 12:8 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال
حکایت من حکایت آن مردی است که نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت . دکتر به او گفت به فلان سیرک برو . آنجا دلقکی هست ، اینقدر میخنداندت تا غمت یادت برود . مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان دلقکم موضوع مطلب : |