سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 36
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 881249






 
جمعه 91 آذر 17 :: 11:41 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

سلام دوستان

حال و احوالتون چطوره ؟؟؟

امروز معرکه بود

از اونجایی که من و مرجانه خیلی خیلی خیلی زیاد آدمای مهمی هستیم رفتیم امروز دوباره در حضور دوست عزیز خاله سیتی تولد گرفتیم

و در حد مرگ گ گ خوش گذشت

رفتیم یه رستوران سنتی اونجا رو به گند کشیدیم برگشتیم

ولی جدا از شوخی همه چی عالی بود

هر چی بچه هم اونجا گیر میاوردیم به زور میگرفتیمشون میاوردیم تو عکسامون که عکسامون متنوع باشه جالب بود

ستاره هم که به تنهایی فکر کنم یه 100 -  150 تایی عکس گرفت دیگه ترکوند

کوبیده هم میل نمودیم

بعدشم از ستاره عزیز کادو دریافت نمودیم که بسیار ما را شگفت زده کرد

به هر حال

خوش گذشت وحشتناک!!!بلبلبلو

امروز همه چی روبه راه بود غیر یکی از دوستام که امروز نمیدونم چرا یکم دپرسه باید فکر کرد

یکی نیست بهش بگه..

آخه ای دوست ، ای برادر ، ای همخون ...

13 روز دیگه قراره دنیا به کل در تاریکی فرو بره و همه چی تمومه ها

قدر این روزا رو بدونیم که قراره ناجوانمردانه در اوج جوانی، جوون مرگ بشیم  ( عجب جمله ای شد !!! )

یه خواننده ی خیلی خیلی سرشناسم میگه : 

مخور غم گذشته ، گذشته ها گذشته ،  به فکر آینده باش ، ...


یا به قول استاد حافظ :

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند 
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند


اعصاب خودتو خورد نکن

خاااااا؟

وگرنه میام خودم خوردت میکنماااااا  ... گفته باشم اصلا!


بیخیال تبسم




موضوع مطلب :