سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 227
کل بازدیدها: 881667






 
یکشنبه 101 تیر 26 :: 9:8 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

یه گونه ی جدیدی که درکش نمیکنم

حدس نمیزنم قدم بعدیش و چرا و چطور برمیداره

وقتی تو نتیجه حرفا دنبال اینم که "خب اینم مثل بقیه س" یهو فرمون و کج میکنه و یه چیزایی میگه که شوک میشم

استدلالم اینه که همون شک هم نباید وجود میداشت

که اگر چیزی هست که میشه بهش گفت حس، خب شک دیگه چرا

وقتی درگیر چیزی هستی که انقد هم حس خوب بهت میده چرا اصلا بخوای بهش شک کنی

مگه اینکه ................

دوست ندارم منتظر بشینم ببینم قدم بعدی چیه

سعی میکنم از مسیر لذت ببرم

بدون اینکه فکر کنم به هدف

حتی بدون اینکه سرم رو بلند کنم ببینم اثری از اوج هست یا نه

اصلا کی تعیین میکنه اوج لذت کجاست 

یعنی همین بلاتکلیفی شیرین که دلهره داری و نمیدونی تو فکرش چی میگذره و نمیدونی 100% هست یا نه، اوج لذت نیست؟

میشه تضمین کرد اونجایی که 100% مطمین میشیم واسه همیشه هستیم از الان خوشبخت تریم  ؟

از کجا معلوم که اون زمان از اطمینان مفرط داشتن واسه همیشه، دست از تلاش واسه جلب توجه برنمیداریم  ؟

نه عمرا بشه





موضوع مطلب : دلنوشته