• وبلاگ : ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد
  • يادداشت : من از نهايت شب حرف مي زنم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سجاد(ليدر برق) 

    نمي دانم چرا امشب واژه هايم خيس شده اند
    مثل آسماني که امشب مي بارد....
    و اينک باران
    بر لبه ي پنجره ي احساسم مي نشيند
    و چشمانم را نوازش مي دهد
    تا شايد از لحظه هاي دلتنگي گذر کنم