• وبلاگ : ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد
  • يادداشت : من دارم ميرم م م م
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ستار 

    ق
    + سجاد 
    زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند....

    ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...

    مي تواند تنها يك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي....

    براي ازدواجش در هر سني ـاجازه ولي لازم است و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار مي تواني ازدواج كني...

    در محبسي به نام بكارت زنداني است و تو...

    او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي...

    او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني...

    او درد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد...

    او بي خوابي مي كشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني...

    او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر....

    و هر روز او متولد ميشود؛ عاشق مي شود؛ مادر مي شود؛ پير مي شود و ميميرد...

    و قرن هاست كه او؛ عشق مي كارد و كينه درو مي كند چرا كه در چين و شيارهاي صورت مردش به جاي گذشت زمان جواني بر باد رفته اش را مي بيند و در قدم هاي لرزان مردش؛ گام هاي شتابزده جواني براي رفتن و درد هاي منقطع قلب مرد؛ سينه اي را به ياد مي اورد كه تهي از دل بوده و پيري مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده مي كند...

    و اينها همه كينه است كه كاشته مي شود در قلب مالامال از درد...!

    و اين, رنج است,



    ) دکتر علي شريعتي)