سلام آبجي سارا! بزم به تخته نه حشره تو چشمم رفته نه عقرب و مار منو زده فقط يه بار زنبور قرمز منو نيش زد! يادم نميره مي خواستم از درخت باغمون بادوم کاغذي بچينم که دستم آتيش گرفت تازه مگه ول ميکرد هر چي تونست زهر تو تنم کرد جات خالي يه هفته تب و لرز داشتم بابام به مادرم ميگفت خوشم نمياد اينجور ناله ميکنه! ولي خودم خوب شدم و نمردم! نميدونم اگه مار منو زده بود بازم ميتونستم يه هفته خود به خود خوب بشم يا نه! راستي يه عينک بخر واسه محافظت از چشمت از زنبور، يه ماسک واسه آلودگي هوا، يه دستگش واسه عقرب، يه پوتين واسه مار زدگي و... بابا بي خيال من فکر کنم چشماي قشنگي داري که اين زنبورا عاشقش شدند! ما که با اين ساعتها مشکلي نداريم! نيلوفر کيه ديگه؟!!! راستي يه بار زنبور لبم رو گزيد