• وبلاگ : ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد
  • يادداشت : پرنده ي کوچک خوشبختي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + Hamid 
    اتفاقاً موضوع اينه که ما همين يه بار رو زندگي نمي کنيم. اين جا فقط گذرگاهيه براي رسيدن به زندگي اصلي و جاودانه ي بعدي. توي اين گذرگاه، بايد طوري زندگي کني که، پس فردا توي اون زندگي اصلي، پشيمون نباشي که چرا تو دنيا الکي وقتمو تلف کردم. کسي نميگه اين دنيا رو ول کن و دنبال آرزوهات نباش ولي بايد اهم و مهم کرد و هر آرزو و هرکس و يا هر چيزي، ارزش وقت گذاشتن تو اين دنيا رو نداره. بايد اون آرزوها و اشخاص و چيزهايي که هم تو اين دنيا و هم تو اون دنيا به درد مي خوره رو دنبال کرد، نه هر آرزويي و نه به هر قيمتي.
    لطفاً يخورده بيشتر تأمّل بفرماييد و تحت تأثير بازي هاي اين دوره و زمونه و اين دنيا نباشيد.
    بحث خيلي مفصل و ريشه اي هستش ولي لطفاً يخورده از اين فضايي که درست کرديد بيايد بيرون.
    + آرش 
    سلام
    واقعا خوشبختي با يکي بودن نيست ولي اگه يه روزي کسي باشه که از جنس خودش باشه و قرار نباشه آدم تو نقش خاصي بره و بتونه خودش باشه و شاد و خوشحال باشه چرا که نه.
    دوست خوبم فکر ميکنم تو نبيد از آرزوهات دست بکشي چون ما همين يه بار رو زندگي ميکنيم پس هميشه دنبال آرزوهات باش و اگه تو اين مسير رسيدن به چيزايي که ميخواي يه همسير از جنس خودت پيدا کردي با هم اين مسير رو طي کنين.
    البته اين نظر منه. فقط جوري زندگي کن که شاد هستي و حرف کسي برات مهم نباشه.
    اميدوارم شرايط برات طوري پيش بره که ميخواي.
    پاسخ

    سلام .. آره واقعا اگه آدم بتونه کسي که از جنس خودشه رو پيدا کنه، اين خوشبختي واقعيه ... اميدوارم شرايط براي تو هم عالي پيش بره :)
    + Hamid 
    اتفاقا به نظرم خوشبختيمون وابسته هست به اون شخص اما در اين مورد با شما موافقم که بايد اون فرد درست رو پيدا کرد وگرنه هرکسي نمي تونه اين خوشبختي رو با آدم رقم بزنه و احتمال شکست، هست.
    پاسخ

    اره خيلي زياد ...
    + Hamid 
    ولي من معتقدم که خوشبختي زندگي تو پيدا کردن اون يه نفره. و هرچه زودتر, بهتر. اون زماني که اوج شيطنت هامون بوده, اوج فعاليت ها و جنب و جوشمون بوده, اون زماني که فکر مي کرديم حالا زوده, حالا آرزوها دارم, نمي خوام دست و پامو ببندم. اون زمان بهترين موقع بوده که به معناي واقعي کلمه, زندگي کنيم, زندگي رو خودمون بسازيم, نه مامان بابا (کاري به خوب و بد اين زندگي ندارم اصلا). ما به اون شخص نياز داريم, نه فقط اون نيازي که ممکنه به عنوان اولين چيز, مياد تو ذهن همه. مهم ترين نياز, نياز عاطفيه, که هيچکس غير از اون شخص, نمي تونه تو اين زمينه آدمو درک کنه. کاش انقدر خانواده ها سخت نمي گرفتن, کاش اون شخصو پيدا مي کرديم, کاش اگه پيداش کرده بوديم حسمونو بهش گفته بوديم, کاش اگه با هم بوديم راحت همديگه رو ترک نکرديم و با هم زندگي مي ساختيم. وگرنه ايني که الان داريم, زندگي نيست. حتي اونايي که خيلي خوش مي گذرونن و به قولي به همه ي اون آرزوهايي که داشتن رسيدن و همه ي اون کارايي که دوس داشتن رو انجام دادن, اگه اين زندگي ساختن با اون شخص رو نداشته باشن, يعني زندگي نکردن. به نظر من, زندگي يعني اين. نه اينکه بخوايم تنهايي به يه سري اهداف و آرزو برسيم, چون خواه ناخواه اين دنيا با تمام آرزوهامون بالاخره تموم ميشه, اون چيزي که همراه آدم مي مونه, همون زندگي ساختنست با شخص مورد نظر...
    پاسخ

    قطعا اينا که شما گفتي خيلي مهمه ... ولي در کل نظرم به نظرت نزديک نيست :) :) خوشبختي رو تو پيدا کردن يه آدم ديگه نمي بينم. به نظرم بايد سعي کنيم خوشبختي مونو وابسته به شخص ديگه اي نکنيم! چون احتمال شکست خيلي بالاست... ولي اگر اون آدمي که بايد رو واقعا و درست پيدا کني......... احتمالا زندگي بايد خيليييي خيلييي زيباتر بشه! و طعم خوشبختي ش شايد متفاوت تر باشه :)