«
افلاطون» در افسانه ای عشق را « جستجوی انسان برای یافتن نیمه جدا شده خود» بیان کرد و می گوید: انسان، اصولا ً دو جنسی ، بعنی هر فرد در عین حال هم نر و هم ماده بوده است. پس خدایان به کیفر گناهی ناشناخته، انسان را به دو نیم بخش کردند و از آن زمان تا کنون، دو نیمه این موجود در جستجوی یکدیگرند، و بدرجات مختلف در این جستجو موفق بوده اند. اما هرگز در تکاپو برای پیوستن و رسیدن به نیمه جدا شده شان، کاملا ً کامیاب نگردیده اند. ما این جستجوی انسان برای رسیده به اصل دو جنسی گم شده را، عشق می نامیم.
عشق پیوسته است،مائیم که گسسته ایم
عشـق تضـمین کـننده است ، آدمــیان خائناننـد
عشـق اعتماد پـذیر است، آدمــیان اعتـماد ناپذیرنـد
روانشناسی عشق، عبدالله فکری ازگمی، چاپ اول
1380، چاپ و نشر هدایت، تعاریف عشق، ص 21 و 29.