صدای همهمه و شادی در فضای اتاق میپیچد و نقل و سکه روی سر عروس و داماد چون باران فرو میریزد و اینک حلقهها که نشانه پیوندی دائمی است بر انگشتان آن دو میدرخشد و این یعنی پایبندی و تعهدی همیشگی برای یک زندگی مشترک، اما هیچ وقت به این فکر کرده اید که چرا حلقه به دست کردن، خود جزئی از مراسم با شکوه ازدواج است یا چرا حلقه در انگشت چپ باید قرار بگیرد؟
با اندکی تحقیق و کاووش در تاریخچه حلقه به راحتی پاسخ این سوالات را در مییابید.
استفاده از حلقه، هم در دوره ازدواج و هم در دوره نامزدی تاریخچه ای طولانی دارد.
جایگاه حلقه در دیگر تمدنها
در یونان مدرن، دو حلقه مورد استفاده قرار میگرفت، حلقه طلایی برای داماد و حلقه نقره برای عروس که به نشانه یگانگی و برابری مبادله میشد ولی در واقع ارزش بیشتر حلقه مردان نشان دهنده موقعیت آنها بود. در میان یهودیان قدیمی انتخاب عروس همواره به وسیله بزرگترها و والدین انجام میشد و سپس این انتخاب با انجام عقد و پیمان زناشویی که همراه با هدایایی بود تثبیت میشد. در انجیل اشارهای به حلقه نامزدی نشده است، اما در پیدایش حلقه به عنوان نماد وفاداری و دوستی اشاره شده است، عقیده ای نیز وجود دارد که در دوره حضرت موسی(ع) حلقه وجود نداشته اما در دورههای بعد به وجود آمده است.
در دوره ای نیز حلقه آهنی موسوم بوده که به نشانه تعهد برای عروس فرستاده میشده این حلقه آهنی به عنوان نماد دوام پایداری ازدواج ساخته میشده است.
البته در دورههای قبل حلقههایی از جنس برنج و مس نیز دیده شده و از نظر شکلی نیز یک حلقه ساده همیشه تنها شکل حلقه ازدواج نبوده و گاهی اشکال مختلفی روی آن تراشیده و کنده کاری شده است مثل یک کلید برای نشان دادن اقتدار خانگی زن. در قرنهای 15 و 16 ایتالیاییها از حلقه ازدواجی استفاده میکردند که عمدتا از جنس نقره بود و با مینای سیاه مینا کاری میشد.
اروپاییان قرون وسطی نیز از الماس برای حلقه استفاده میکردند و قدرت آن را حافظ پیمان ازدواج میدانستند. دهقانان ایرلندی نیز بر این عقیده بودند که ازدواج بدون حلقه ای از جنس طلا قانونی و مشروع نیست.
خورشید و ماه نیز نمادی از حلقه بود
در ارکنی (منطقه ای در اسکاتلند) دو میدان بزرگ به احترام ماه و خورشید وجود داشت.
قرنها پیش اگر دوشیزه ای قصد ازدواج داشت به گردش دور سنگ میپرداخت که به نام ماه نامگذاری شده بود و پسر نیز به دور حلقه خورشید میگشت؛ سپس هر دو در محل سنگی که نام آدین (خدای خدایان) نام گذاری شده بود به یکدیگر میرسیدند و آنها به این وسیله وفاداری و تعهد نسبت به یکدیگر را اعلام کرده و زن و شوهر میشدند.
حلقه تنها در انگشت قرار نمیگرفت
در ایسلند که نامزدی و ازدواج هر دو به وسیله پول پذیرفته میشد حلقه، کمتر ضروری به نظر میرسید چرا که انتظار میرفت دختر هدایای خود را نقدی دریافت کند، با این حال حلقه در این کشور نیز استفاده میشد اما به سختی حلقه انگشت نام میگرفت چرا که به اشکال مختلف از استخوان، سنگ، کهربای سیاه، طلا و نقره ساخته میشود گاهی اوقات به حدی پهن بود که اجازه نمیداد دست از آن عبور کند.
در مراسم نامزدی داماد چهار انگشت و کف دست خود را از این حلقه عبور میداد و با این روش میتوانست دست عروس خود را بگیرد.
حلقه و انگشتان رسم زده
انداختن حلقه در انگشت چهارم دست چپ بر اساس این اعتقاد قدیمی صورت میگیرد که رگ این انگشت به طور مستقیم به قلب میرسد.
این واقعیت هم وجود دارد که فلز کم استقامتتر در انگشت و دستی که کمتر از آن و انگشتان دیگر استفاده و کمتر دچار صدمه و آسیب میشود.
در میان بعضی از اقوام پیشین حلقه در دست راست انداخته میشد و بعدها به دست چپ تغییر کرد یعنی همان دستی که از لحاظ رتبه پایینتر است. همچنین عده ای معتقدند این انگشت به دلیل این رسم قدیمی بر دیگر انگشتان مرجع شده که انگشت اول (شست) را به نام پدر، انگشت دوم به نام پسر و انگشت سوم را به نام روح القدس نام گذاری کرده اند.
بنابراین داماد پس از این که سه انگشت را نام برد و از آنها گذشت حلقه را به دست عروس میاندازد. قدیمیترین گزارش از تبادل حلقه ازدواج از مصر باستان به دست آمده که مربوط به 4800 سال پیش است.
حلقه و جایگاه آن در جوامع فعلی
اکنون نیز حلقه و پذیرش آن بخشی از مراسم ازدواج است و بیشتر مردم حلقه را در دست چپ خود میاندازند گر چه برخی زنان اروپایی در دست راست هم از آن استفاده میکنند.
در اسکاندیناوی هم رسمی است که برخی زنان از سه حلقه استفاده میکنند برای نامزدی، برای ازدواج و برای مادر شدن.
روسهای یهودی نیز حلقه ازدواج را در انگشت سبابه میاندازند. استفاده مردان از حلقه نسبتا جدید است تا میانه قرن 20 بیشتر زنان بودند که حلقه در دست میکردند که شاید یادآور روزهایی بود که زنان جزوی از املاک و دارایی همسرانشان بودند. بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از مردان با جداییهای طولانی مدت از همسران خود مواجه شدند و از آن زمان آنها نیز شروع به استفاده از حلقه به عنوان نشانهای از تاهل کردند یعنی آن چه موجب میشود همواره به یاد همسران خود باشند.
.
.
.
دخترک خنده کنان گفت که چیست
راز این حلقه ی زر
راز این حلقه که انگشت مرا
این چنین تنگ گرفته است به بر
.
راز این حلقه که در چهره ی او
این همه تابش و رخشندگی است
مرد حیران شد و گفت:
حلقه ی خوشبختی است، حلقه ی زندگی است
.
همه گفتند: مبارک باشد
دخترک گفت: دریغا که مرا
باز در معنی آن شک باشد
.
سالها رفت و شبی
زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه ی زر
دید در نقش فروزنده ی او
روزهایی که به امید وفای شوهر
به هدر رفته ، هدر
.
زن پریشان شد و نالید که وای
وای، این حلقه که در چهره ی او
باز هم تابش و رخشندگی است
حلقه ی بردگی و بندگی است...
(فروغ)