هیچوقت نفهمید که خوبم یا نه
بهم میگه الان 2 ماهه همه چی خوبه
حتی متوجه نیست که خوب یعنی چی !
اصلا خوب از نظر کی ؟!
وقتی خونه ای فرو بریزه و همه چی از هم بپاشه، دیگه خوب و آروم چه معنی میده
اصن مگه میشه اونو دوباره ساخت
مگه میشه برای چیزایی که از دست رفت و برای همیشه زیر آوار خاک شد، عزا نگرفت؟
ولی اون میگه که خوبه همه چی
آره اون طرف قضیه به آرزوهاش رسید
ولی واسش مهم نبود و اصلا نفهمید به چه قیمتی بهشون رسیده
زنگ زدم بهش بازم چراشو نفهمید
شروع کرد به گفتن گلایه های خودش و غر زد
ولی من خندیدم و سعی کردم صدام بی انرژی نباشه .
اخه صدای بی انرژی و بی حال، خیلی آزارش میده !
میدونم که دلخوری تو دلش از بین نرفت
اصن گاهی نمیفهمم که اگه چیکار نکنم دلخور نمیشه ؟!
چون همیشه خدا دلخوره
همیشه بدون استثنا یه دلیل کوچیک مسخره هست !
امروزم، یه روز مثل 5 ماه گذشته بود
یه روزی که تو مواجهه استعداد و کار و آینده و انتخابم قرار گرفتم...
به قول بعضیا، اول ارتقای فردی، بعد زندگی !!!
واقعا میشه زندگی نکرد و ارتقا پیدا کرد!؟!!!
میشه هیچ دلگرمی نداشت و روی تخصص و آینده نامعلوم تمرکز کرد؟
هنوزم قرار نیست اتفاق جدیدی بیفته
قانون 4 ساعت در هفته هم بیخوده کاملا
هیچکس قرار نیست به چیزی عمل کنه
دور، دور پیچوندن، جا گذاشتن و خیانته..