اون میدونست
من میفهمم که وقتی میدونه جه شکلیه وقتی نمیدونه چه شکلی
دلم میخواست یه لحظه چشامو می بستم و باز میکردم و یادم میرفت این چند دقیقه رو
گشتن با بعضی آدمها آدم رو وادار به دروغگویی میکنه
وادارمون میکنه فیلم بازی کنیم
وادارمون میکنه مخفی کنیم
مرضی که سالهاست از روی ترس و وحشت از راست گفتن پیدا کرده و همه رو با خودش میکشه ته چاه