|
جمعه 89 اسفند 6 :: 12:35 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال
روزی چهار مرد و یک زن کاتولیک در باری ، مشغول نوشیدن قهوه بودند. یکی از مردها گفت : من پسری دارم که کشیش است. هرجا که میرود مردم او را "پدر" خطاب میکنند. مرد دوم گفت : من هم پسری دارم که اسقف است و وقتی جایی میرود مردم به او میگویند " سرورم"! مرد سوم گفت " پسر من کاردینالاست و وقتی وارد جایی میشود مردم میگویند او را "عالیجناب" صدا میکنند. مرد چهارم گفت : پسر من پاپ است و وقتی جایی میرود او را "قدیس بزرگ" خطاب میکنند! زن حاضر در جمع نگاهی به مردان کرد و گفت : من یک دختردارم. 178 سانت قدش است ، بسیار خوش هیکل ، دور کمرش 61، دور باسنش 92 سانت ، با موهای بلوند و چشمهای روشن . وقتی وارد جایی میشود همه میگویند : " خدای من ! "
ارسالی از:عسل دانشراد ایمیل:daneshrad_asal@yahoo.com موضوع مطلب : |