|
پنج شنبه 91 شهریور 2 :: 12:24 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال
امروز دوباره تنهایی و حس کردم بعد مدتها ...ا حکایت من دقیقا حکایت این شعره ... چه دردیست در میان جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن *** برای دیگران چون کوه بودن ولی در چشم خود آرام شکستن *** برای هر لبی شعری سرودن ولی لبهای خود همواره بستن *** به رسم دوستی دستی فشردن ولی با هر سخن قلبی شکستن *** به نزد عاشقان چون سنگ خاموش ولی در بطن خود غوغا نشستن *** به من هر دم نوای دل زند بانگ چه خوش باشد ازین غمخانه رستن
برای دانلود ترانه اینجا کلیک کنید. موضوع مطلب : سیاوش قمیشی |