سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 43
بازدید دیروز: 97
کل بازدیدها: 884609






 
جمعه 85 فروردین 4 :: 11:23 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

سلام.

بابا دلمون پوسید از بس نیومدیم.

امروز ما مثلا رفته بودیم گردش گرمابدشت بالاتر از رحیم آباد.

هم کوه بود هم رودخونه و خلاصه طبیعت اونجا از زیبایی چیزی کم نداشت.

همون اول کار کار که رفتیم، من و شوهرخواهرم رو یه دفعه جو گرفت و دویدیم که بریم بالای کوه. اون جلو رفت و منم پشت سرش.

یه دفعه خواستم برگردم. دیدم به به. یه شیب خیلی تند. و راهش هم خیلی سُر بود و کفش منم ته ش صاف ِ صاف. خواستم بیام پایین که یه دفعه پام لیز خورد و نزدیک بود بیفتم. یعنی در واقع فقط دست و سرم بالا مونده بودن و پاهام تو هوا آویزون بود. نمیدونین چه منظره ای شده بود. ملت وایساده بودن من و نگاه میکردن. خودم اولش می خندیدم. که یه دفعه خواهرم دید قضیه جدیه و دویـد بالا. اومد دستم و گرفت. ولی من چون انرژی مو از دست داده بودم پایین تر اومدم. اون رو هم داشتم می کشیدم پایین. که یه دفعه به خودم اومدم و یه حرکت کردم و پامو گذاشتم بالا. نمیدونم چه حکمتی بود که پای بنده اون لحظه چسبید به زمین. وگرنه ما الان اون دنیا بودیم  و یکی باید اینجا آگهی ختم ما رو تایپ میکرد. بالاخره اومدم پایین و کلی سرم غر زدن که چرا رفتی بالا. همه دست و پامون هم زخم شد و الان هم همه ی دست و پام درد میکنه.

بعدش رفتیم لاهیجان. تو راه لاهیجان یه جا بابا نگهداشت که مثلا عکس بگیریم. ما دیدیم زیر پامون یه چیزی شبیه دره ست و اون طرفش هم کوه. یه دفعه سر بلند کردیم دیدم شوهرخواهرم اون طرف کوههاست. معلوم نبود مسافت به اون زیادی رو چطوری رفته بود. خیلی زیاد بود. که یه دفعه خواهرم گفت بیا ما با هم بریم. ما هم از اونجایی که خیلی جونمونو دوست نداریم پا شدیم رفتیم و در عرض 5 دقیقه اون طرف کوهها بودیم. ولی خیلی حال داد. این دفعه هم موقع اومدن هر سه تامون یه چیزیمون شد. خواهرم که دستش خورد به گزنه. شوهر خواهرم پاش زخمی شد . منم حسابی رفتم تو گل و یه جا هم دستم زخمی شد.

حالا مثلا ما رفته بودیم گردشااااا. کلی تلفات دادیم. ولی جاتون خالی خوش گذشت.

 

چند وقت پیش یکی از بچه های Friend  لیستم Of گذاشته بود که: خیلی نامردی.      

من متوجه نشدم که چرا نامردم؟؟؟؟؟؟

من هیچof    ای دیگه از ایشون دریافت نکردم. لطفا بگید که من چرا نامردم تا جوابتون رو بدم.

 

مواظب باشید شما که گردش رفتید از این بلاها سرتون نیاد. این زندگی رو فـقط یه بار به آدم میدن. پس مواظب باشید. 

 

 




موضوع مطلب :