سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 66
کل بازدیدها: 884435






 
شنبه 98 شهریور 23 :: 9:53 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال
شب جالبی بود 
خندیدم و وقت گذروندم و نگران این نبودم که کسی از خوشی م ناراضی باشه
نه عذاب وجدانی - نه حس دوگانه ای - نه ناراحتی ای...

بعد از اون ماجرا
این دومین باریه که این کار و میکنم
این بار تو یه شرایط متفاوت و خیلی راحت تر

انقد گفتیم و خندیدیم که بعدش بیخود تو خونه می خندیدم  

از صحبت های پراکنده و گزینه های روی میزم و ناچاری و محبت الکی و «فقط بخاطر تو» گرفته جالب بود
تا 12 م و 7 ت که تازگی عددگذاری شده ن و گزینه های خوبی برای مهریه خانومان خیلی خنده‌دار

حالا میگیم اشتباهی 12 رو با 14 اشتباه گفت
ولی آخه 7 ؟؟؟!!!
میگم بابا این چیه میگی
میگه آهاااااا --- 7 عدد مقدس بود خیلی خنده‌دار

میدونین،
خیالم راحت بود
عذاب وجدان نداشتم 
ناراحتی هم نداشتم 

این بار موقع رفتن به سرویس بهداشتی
کسی گوشی شو و به زور نبرد که مبادا کسی که «نباید!!!» زنگ بزنه ...
مبادا یه چیز پنهون تو اون چند دقیقه لو میرفت !

راحت بود همه چی 
با خیال راحت بود



موضوع مطلب :