سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

اون لحظه به همه چیز فکر میکردم

به اینکه چی باعث شد بعد ماه ها اینکار و کردم 

به اینکه چه لذتی تو این کار هست و وقتی انجامش میدم، آیا دوست دارم ادامه ش بدم یا فقط از اتفاقی که افتاده، یه استقبال عادی کردم! 

به اینکه چه فرصت هایی رو پیش روم میزاره و اصلا فایده ش چی میتونه باشه


اون لحظه و لحظه های بعدش قاطع جواب سوال اولم رو دادم 

احتمالات و عواقب بعدش رو پیش بینی کردم و از اونجایی که تصویر نسبتا خوشی از این وضعیت دارم، خندیدم 

ولی مبدونین چی میگم 

همیشه اون قدمی که برمیداری و اتفاقی که میفته مهم نیست، 

من دلایلش رو دوست ندارم 

اصلا هم دوست ندارم

من اون گیجی و تو هوا بودن و عجیب و غریب بودن و تازگیش رو دوست داشتم 

و از این دلایلی که الان میدونم چیه بدم میاد


نمیخواستم چیزی تکرار بشه 

دلم میخواست همه چیز نو باشه و بی شباهتیش به گذشته شگفت زده م کنه  

امون از این تکرارهای ناعادلانه...