سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
درباره وبلاگ




لوگو




آمار وبلاگ
بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 179
کل بازدیدها: 883307






 
سه شنبه 91 دی 12 :: 12:38 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال


یه تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یه آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند:
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم!
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم!
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم!
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد، خیلی با حوصله قاشق رو میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم......!!!!




موضوع مطلب :
جمعه 91 دی 8 :: 9:13 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال


امروز یه جا خوندم نوشته بود:

ترجیح میدهم در آمریکا باشم و به ضرب گلوله کشته شوم تا این که در ایران باشم و با بخاری نفتی بسوزم. . .


گریه‌آور امروز یکی دیگه از اون بچه هایی که تو آتیش سوزی پیرانشهر سوخته بود، فوت کرد گریه‌آور


بعد رئیس مرکز آمار میاد راه به راه هشدار میده میگه رشد جمعیت کم شده و خانواده ها بشتابید ...!!!!


تازه مصوبه راهبردی هم دادن واسه افزایش جمعیت:::

بنا به مصوبه"شورای عالی انقلاب فرهنگی"،خانواده‌های ایرانی با دریافت مشوق‌هایی مانند وام و سکه طلا به بچه‌دار شدن تشویق می‌شوند.

جمهوری اسلامی قصد دارد با بالا بردن نرخ باروری، جمعیت کشور را افزایش دهد.


یعنی یه ملتی برن بچه تولید کنند و با کلی بدبختی با این گرونی ها( هیسسسس )

بزرگش کنن !!!
بعد بچه هاشون با این وضعیت تو مدرسه ها بمیرن


این سکه و طلاها رو اگه به جای جایزه دادن به (تولیدکنندگان بچه) صرف امکانات واسه بچه هایی که الان (=هنوز!!!) زنده ان میکردن،

الان ما این همه بدبختی نداشتیم!!!






موضوع مطلب :
جمعه 91 دی 1 :: 2:38 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

 




موضوع مطلب :
شنبه 91 آذر 25 :: 3:32 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

عصر ایران: باورمندان به پایان جهان در 21 دسامبر 2012 که از تقویم قوم مایا (یکی از اقوام بومی آمریکای لاتین ) گرفته شده است ، در دو روستا در ترکیه و فرانسه تجمع می کنند.

باورمندان به حادثه بزرگ در 21 دسامبر(9 روز دیگر) معتقدند که یک روستا در ازمیر ترکیه و یک روستا در جنوب فرانسه آسیب کمتری از حادثه بزرگ روز 21 دسامبر خواهند دید.

روستای " شیرینجه " در ازمیر ترکیه و دهکده " بوگاراچ" در جنوب فرانسه از نظر باورمندان به پایان جهان امن ترین مکان ها هستند از این رو تقاضای مسافرت های هوایی به منظور اسکان در دهکده جنوب فرانسه 41 درصد و تقاضا برای سفر به ازمیر 30 درصد افزایش داشته است.


روستای شیرینجه در ازمیر ترکیه


نکته جالب این است که اکثر کسانی که به مقصد ازمیر یا بوگاراچ فرانسه درخواست تهیه بلیت هواپیما کرده اند دنبال تهیه بلیت هایی یک طرفه (رفت)هستند نه بلیت های رفت و برگشت.

بسیاری از آژانس های هواپیمایی اروپایی اعلام کرده اند که بسیاری از درخواست بلیت برای سفرهای هوایی شب سال نو و تعطیلات کریسمس برای روز 22 دسامبر و بعد از آن رزرو شده است .

گفته می شود یکی از دلایل این مساله ، شایعه پایان جهان در 21 دسامبر است و به نظر می رسد عده ای از مردم منتظرند ببینند در این روز چه اتفاقی خواهد افتاد! برخی دیگر بر عکس معتقدند دلیل این مساله پرشماری افرادی است که باوری به این شایعات ندارند.

برخی آژانس های هوایی اروپا اعلام کرده اند روز 22 دسامبر یکی از پر ترافیک ترین روزهای سفرهای هوایی به مناسبت کریسمس و تعطیلات سال نو خواهد بود.




موضوع مطلب :
جمعه 91 آذر 24 :: 1:50 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

وای من دارم افسردگی میگیرم م م م

احساس میکنم به پوچی رسیدم وحشتناک

مامانم میگه خیلیا پاییز که میشه اینطوری میشن

نمیدونم

میترسم از دپرسی زیاد یه وقت برم معتاد شم خسته کننده

کاره دیگه ... 

امشب به ستاره میگم   ستاره اگه یه بار دیدی من از شدت افسردگی زد به سرمو روحی روانی شدم واسم کمپوت آلبالو بیار

میگه نه نه     من بیشتر دلم میخواد سوار ویلچر شی ببرمت پارک    یا  از این عصا سفیدا بگیری دستت ببرمت اونور خیابون وااااای


خا بعدا هر کی منو می بینه میگه چرا افسرده ای

خا اینم دوست دیگه 

تازه واسه بعد مرگ منم نقشه داره که کلی وسایلم بهش ارث میبره 


آقا اصلا من دارم میرم خودکشی کنم 

مراسمم حتما شرکت کنین سفارش دادم حلوا دو رنگ بخش کنن


ما رفتیم خودمان را بکشیم

خدا نگه دارررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر




موضوع مطلب :
جمعه 91 آذر 17 :: 11:41 عصر :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

سلام دوستان

حال و احوالتون چطوره ؟؟؟

امروز معرکه بود

از اونجایی که من و مرجانه خیلی خیلی خیلی زیاد آدمای مهمی هستیم رفتیم امروز دوباره در حضور دوست عزیز خاله سیتی تولد گرفتیم

و در حد مرگ گ گ خوش گذشت

رفتیم یه رستوران سنتی اونجا رو به گند کشیدیم برگشتیم

ولی جدا از شوخی همه چی عالی بود

هر چی بچه هم اونجا گیر میاوردیم به زور میگرفتیمشون میاوردیم تو عکسامون که عکسامون متنوع باشه جالب بود

ستاره هم که به تنهایی فکر کنم یه 100 -  150 تایی عکس گرفت دیگه ترکوند

کوبیده هم میل نمودیم

بعدشم از ستاره عزیز کادو دریافت نمودیم که بسیار ما را شگفت زده کرد

به هر حال

خوش گذشت وحشتناک!!!بلبلبلو

امروز همه چی روبه راه بود غیر یکی از دوستام که امروز نمیدونم چرا یکم دپرسه باید فکر کرد

یکی نیست بهش بگه..

آخه ای دوست ، ای برادر ، ای همخون ...

13 روز دیگه قراره دنیا به کل در تاریکی فرو بره و همه چی تمومه ها

قدر این روزا رو بدونیم که قراره ناجوانمردانه در اوج جوانی، جوون مرگ بشیم  ( عجب جمله ای شد !!! )

یه خواننده ی خیلی خیلی سرشناسم میگه : 

مخور غم گذشته ، گذشته ها گذشته ،  به فکر آینده باش ، ...


یا به قول استاد حافظ :

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند 
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند


اعصاب خودتو خورد نکن

خاااااا؟

وگرنه میام خودم خوردت میکنماااااا  ... گفته باشم اصلا!


بیخیال تبسم




موضوع مطلب :
جمعه 91 آذر 10 :: 1:14 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

سلام دوستان خوبم

بالاخره 5 آذر هم رسید و گذشت و من وارد 24 سالگی شدم 

امسال برعکس پارسال میتونم بگم که سال خوبی داشتم

هرچند که یه ماه اولش بد بود ، ولی از زمستون پارسال یه زندگی جدید رو شروع کردم

پوزخند شدم یه آدم باحال ل ل پوزخند

پارسال با همه ی خوبیهاش شروعش ظاهرا سخت بود .... هیچکس فکر نمیکرد بتونم از پس اون موقعیت بر بیام

هیچکس فکر نمی کرد بعد فهمیدن اون چیزای وحشتناک بتونم بیخیال زندگیمو بکنم و همه چیو ندید بگیرم

ولی برعکس چیزی که بقیه فکر میکردن، ندیده گرفتن خیلی بهتر از ندیده گرفته شدن بود

همه ی بدبختی های من واسه وقتی بود که فکر میکردم واسه یه توهم باید تلاش کرد

و وقتی فهمیدم ، نه بیخیال زندگیم شدم ، نه بیخیال درسم ، نه بیخیال آرزوهام

فقط دست از یه تلاش مزخرف برداشتم

بعد دوباره شروع کردم به ساختن همه ی چیزهایی که خرابشون کرده بودم

برگشتم به چیزایی که خیلی زیاد ازشون فاصله گرفته بودم

مثل دوستام ... مثل ستاره ... مثل هزار و یک آرزو که فراموش شده بودن

و روزها

این بیت حافظ رو با خودم خوندم

نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد


و بعد دلم...

واسه همه ی روزهای خوبم تنگ شد

واسه دفتر خاطراتی که پارش کردم تنگ شد

واسه اون صفحه هایی که با دست خودم سوزوندمشون تنگ شد

و

واسه اون روزهایی که بخاطر یه رویای پوچ هدر دادم دلم سوخت


رفتم دنبالشون تا همه رو دوباره زنده کنم

فهمیدم که زندگی اونقدرا هم سخت نیست

فقط ما آدما گاهی از زندگی انتظار بیجا داریم

و میریم دنبال سراب

« ...  فکر نمی‌کنم ما کور شدیم ، فکر می‌کنم ما کور هستیم، کور اما بینا، کورهایی که می‌توانند ببینند اما نمی‌بینند.» 

-رمان کوری، ساراماگو - 


هر چند که دیر بیدار شدم ، ولی شدم ... !


خب

بعد از همه ی این خاطره های ...

وقتشه به مناسبت تولدم یه چی برازم که دهن همتون و آب بندازه

اینم کیک تولد 23 سالگی من

که با اجازتون صرف شد
شوخی

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/sarasaiee/ded9d45889d32c99af828a56ad2598d1.jpg

 

به قول ...

در پناه خدا خدانگهدار




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 آذر 5 :: 12:21 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

سلام دوستان

امروز با خواهرم اینا رفتیم دسته دیدیم

ولی یه چیزی جالبتر از دسته ها دیدم که توجهم و جلب کرد

البته من ربطش و به امام حسین نفهمیدما

فقط چون خیلی زیاد از حد با معنی بود گفتن بذارم اینا شما بخونید شاید ثواب انتشارش پای من هم نوشته شه !!!


 

کدام را می خواهی؟؟؟




موضوع مطلب :
جمعه 91 آذر 3 :: 1:46 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

لـحـظـه هـای سـکـوتـم ؛


پـرهـیـاهـوتـریـن


دقـایـق زنـدگـی ام هسـتـنـد ؛


مـمـلـو از آنـچـه


مـی خـواهـم بـگـویـم


و نـمـی گـویـم




موضوع مطلب :
یکشنبه 91 آبان 28 :: 12:41 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال

جالبه ها

دقیقا اون کسایی که خیلی دوستشون داری گاهی به عنوان نصیحت چیزایی رو بهت نسبت میدن که همچین دچار احساس تخریب شخصیتی میشی که تا چند روز تو شوک میمونی !!


امروز بهم برچسب بی عرضگی زدن ... !!! به همین سادگی !!!   هر چند که از کلمات قشنگی استفاده شد ... ولی دقیقا همین معنی رو میداد ...

گفت نسل ما یه نسل بی حال و حوصله س که باید همه چی و لقمه گرفت و گذاشت دهنش...مشکوکم

حتی اگه واقعا هم اینطور باشه، باید بریم اول یقه ی اونایی رو بگیریم که ما رو به این کار عادت دادن و بهمون یه برچسب سوسول زدن و گفتن شماها از پس خودتون بر نمیاین

آخرشم همه ی کارا تحت کنترل خودشون درآوردن و ما غیر از یک سری آدم بی انگیزه که چیزی واسه تلاش و کشف کردن نداره، چیزی نشدیم.

حالا همونا دارن ازمون انتقاد ( به قول خودشون سازنده) هم میکنن ...

من نه دوست دارم اینطرفی باشم که فقط به چیزایی که بهم یاد میدن قانع باشم و خوش بگذرونم

نه اون طرفی که به اجبار مجبور بشم تلاش کنم چون چاره ای نیست، آخرم به نسل بعدیم فخر بفروشم که من الم و بلم . 

من خودمم    

  یه آدم بی طرف  که سرشو انداخته پایین و میخواد زندگیشو بکنه

با اجازه !!!



چه بی جهت می خندیم
چه بی بهانه اشک بر چشمانمان می نشیند
بیچاره نسل ما که تجربه می کند
قاه قاه غم را و
هق هق شادی را...




موضوع مطلب :
<   1   2   3   4   5   >>   >